انقلاب اسلامی،تحجر و سنتاین متن شامل 23 صفحه می باشد
انقلاب، به عنوان راهکاری سریع برای ایجاد تحولی بنیادین و همه جانبه در ساختار سیاسی جامعه، از ویژگی هایی برخوردار است که مهمترین آن «شالوده شکنی» است. شالوده شکنی به معنی در هم ریختن نرمها، نماد ها، نهادها و ساختارهای حاکم بر یک جامعه، شرط لازم و ضرور شکل گیری یک انقلاب پیروز است. در هر انقلابی، گستره، عمق و عرصه های این شالوده شکنی، متفاوت است. در برخی انقلاب ها، تنها شالوده های سیاسی و ساختار نظم حاکم بر جامعه دچار تحول و دگرگونی می شود، ولی برخی انقلاب ها، عرصه های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی را هم در معرض تحول عمیق قرار داده، و شالوده شکنی را به این عرصه ها هم گسترش می دهند. از همین روی، انقلاب ها سنت شکن تلقی می شوند و مقابله با سنت های
دیرپای جامعه، در همان عرصه هایی که انقلاب در آن ها روی می دهد، امری است
که گویا لازمه ی ذاتی انقلاب ها شمرده می شود. در این مقاله بر آنیم نسبت انقلاب اسلامی با مقوله ی تحجر و سنت را ارزیابی کرده و میزان توفیق آن را در تقابل با تحجر بررسی کنیم. از نگاه کسانی که سنت و تحجر را مترادف می انگارند، این یک تعبیر تناقض نما تلقی می شود که انقلاب اسلامی ایران، ضمن برخورداری از روح سنت گرایی و تلاش برای احیای ارزشها و آرمان های دینی، در عین حال، جهت گیری ضد متحجرانه و اصلاح گرایانه داشته باشد. این تلقی، ناشی از یکی دانستن مفهوم سنت و تحجر و برخاسته از این برداشت نادرست است که هر چه ریشه در سنت های جامعه داشته باشد، متحجرانه و ایستا است و آن چه به دوران مدرن تعلق دارد پویا و مترقی است، بنابراین تبیین دقیق و شفاف دو مفهوم «سنت» و «تحجر» برای این بحث، ضرور است. چیستی سنت و تحجر سنت در لغت به معنی طریقت، شیوه و روش می باشد. در ادبیات اجتماعی معاصر، «سنت» در برابر «تجدد» مطرح شده است، گرچه در
تبیین دقیق این واژه، اختلاف نظرهای عمیقی به چشم می خورد، ولی غالبا از
سنت، کلیه مبانی، ارزشها، روشها، هنجارها و باورهای متعلق به گذشته اراده
می شود که در دوران تجدد مورد مناقشه و طرد قرار گرفته و اعتبار خود را از
دست داده اند. به نظر می رسد تبیین رابطه ی این دو معنی از سنت، و این که
در کاربرد آن، کدام یک را اراده می کنیم، نکته ی مهمی است. از آن جا که
معنی ریشه داری از سنت در فرهنگ و منابع اصیل دینی مان سراغ داشته و جایگاه
والا و مهمی برای آن ـ هم در تکوین و هم در تشریع ـ قایل هستیم، قاعدتا
باید چنین معنی بومی از «سنت» اراده شود، ولی کاربرد فراوان این واژه به
معنی دوم و خلط آن با معنی اول، که گاه بدون توجه به لوازم و اقتضائات هر
یک از آن دو رخ می دهد، موجب بدفهمی و منشا نزاع های لفظی می گردد که غالبا
به اختلافات عمیق فکری و اجتماعی نیز تأویل و تحویل می شود! البته برخی از
ویژگی های سنت ـ در برابر تجدد ـ در سنت به معنی بومی و اصیل آن هم وجود
دارد، ولی نمی توان این دو اصطلاح را یکی دانست. سنت به معنی نخست، مقوله
ای است که بسیاری از عناصر و مصادیق آن، با تحولات تاریخی و دوران های
مختلف زندگی اجتماعی انسان، هیچ تعارضی نداشته و اساسا فراتاریخی تلقی می
شود. به عنوان مثال اگر از پیروزی نهایی حق در برابر باطل، به عنوان یک
«سنت الهی» یاد می شود، این حقیقتی است که در شکل گیری حرکت تاریخ نقش
دارد. در حقیقت سنت ها به این معنی، عامل شکل گیری دوران های مختلف تاریخ
بشرند نه معلول آن، لذا گذار جامعه بشری از دوران سنت به معنی دوم به دوران
تجدد یا فراتجدد، هرگز این سنت ها را بی اعتبار و از رده خارج نمی سازد. اگر چه ویژگی ثبات و پایایی، ظاهرا بین دو مقوله سنت و تحجر، مشترک به نظر می رسد، ولی عنصر ثبات در سنت ها، ناشی از ریشه داری حقیقی آن ها در حیات انسان و نقش آفرینیشان به عنوان «اصول ثابت» است و در تحجر، ناشی از سکون، ایستایی و عدم تحرک ثبات سنت ها، ناظر به اصول، مبانی، چارچوب ها و ارزش های کلان است و ثبات در تحجر، برخاسته از عادت، آداب، راهکارها، روش ها و قالب ها است. گاه ممکن است در دریافت و درک سنت های تشریعی و چگونگی بهره برداری از آن ها، تحجر حاکم شود و حتی برخی سنت ها را از کارکرد حقیقی خود در تعالی و رشد انسان ها باز دارد. متاسفانه گاه، سنت های پویا و تحول آفرین دینی، تحت تاثیر تحجر، به ابزارهای ضد دینی تبدیل شده و دین گریزی را زمینه سازی می کنند. شالوده شکنی انقلاب اسلامی و مهمترین عرصه های آن انقلاب اسلامی در مراحل تکوین و شکل گیری خود با موانع اساسی و بزرگی مواجه بود که یکی از مهمترین آن ها را می توان «تحجر» دانست. شالوده شکنی انقلاب اسلامی، قبل از آن که نظام سیاسی حاکم بر جامعه را هدف قرار دهد، باید «تحجر» دیرپا و مزمن حاکم بر عرصه های سیاسی و دینی جامعه را به چالش می طلبید و پوسته های سخت و منجمدی را که مانع تحرک و پویایی بود، می شکست. این پوسته ها که در دوران غربت و مظلومیت اسلام و با همکاری نانوشته بین دستگاه های استبدادی و نهاد های دینی نمای جامعه، به |
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو